همهچیز دربارهی بازاریابی بازگشتی (Retention Marketing)
تاریخ انتشار: 1403/04/20
کدوم حالت رو برای کسبوکارتون ترجیح میدید؟ اینکه 100 نفر مشتری متفرقه داشته باشید، یا اینکه 10 تا مشتری وفادار داشته باشید؟ درسته که داشتن 100 تا مشتری خیلی ایدهآل به نظر میرسه، ولی تحقیقات نشون دادن که برگردوندن مشتریهای قبلی برای کسبوکار خیلی بهصرفهتره. تو این مقاله راجع به مزایای بازاریابی بازگشتی و استراتژیهای مختلفش صحبت میکنیم.
بازاریابی بازگشتی چیست؟
به مجموعه اقدامات و استراتژیهایی که یک برند به کار میگیره تا مشتریهاش رو به خرید دوباره تشویق کنه، بازاریابی بازگشتی (Retention Marketing) گفته میشه. تو ریتنشن مارکتینگ لازم نیست حتماً از استراتژیهای سخت و پیچیده استفاده کرد.مثلاً همین که آنلاینشاپی که قبلاً ازش خرید کردید براتون کد تخفیف میفرسته، یکی از روشهای بازاریابی بازگشتی محسوب میشه. سایتهایی که شارژ شدن محصولات یا آوردن کالاهای جدید رو بهتون اطلاع میدن، در واقع دارن از بازاریابی بازگشتی استفاده میکنند.
تفاوت بازاریابی بازگشتی و بازاریابی جذب (Acquisition Marketing)
همونطور که از اسمش هم میشه حدس زد، بازاریابی جذب به مجموعه فعالیتها و اقداماتی گفته میشه که هدفشون جذب مشتریهای جدیده. البته خیلی وقتها ممکنه استراتژیهایی تو این بازاریابی استفاده بشه که برای بازاریابی بازگشتی هم کاربرد دارن. بر همین اساس، بازاریابی جذب برای پیدا کردن و ترغیب مخاطبها به خرید استفاده میشه و ریتنشن مارکتینگ برای مشتریهایی کاربرد داره که حداقل یک بار از سایت و فروشگاه شما خرید کردند.بازاریابی بازگشتی | بازاریابی جذب |
جلب رضایت مشتری | آگاه کردن مخاطب از محصولات یا خدمات |
ارائهی خدمات پس از فروش باکیفیت | جلب توجه مخاطب |
بها دادن به نظر مشتریها | تبدیل مخاطب به مشتری |
آیا کسبوکار من به بازاریابی بازگشتی نیاز داره؟
البته باید قبل از اینکه به سراغ مزایای بازاریابی بازگشتی بریم، به این نکته اشاره کنیم که این مدل بازاریابی برای هر کسبوکاری مناسب نیست. از کجا میتونیم بفهمیم ریتنشن مارکتینگ برای ما کاربرد داره یا نه؟ساده است. میتونید برای خودتون یک چکلیست درست کنید و با بررسی این موارد، بفهمید آیا الان زمان مناسبی برای استفاده از استراتژی های بازاریابی بازگشتیه یا نه. بهطور کلی، این مدل مارکتینگ برای کسبوکارهایی مناسبه که:
- مدتی از شروع کارشون میگذره و تعداد مشتریهای معقولی دارن
- فروش نسبتاً مناسبی دارن و دنبال افزایش فروشن، نه ایجاد فروش
- محصولات باکیفیت و قابل دفاع دارن
- خدمات پس از فروش خوبی ارائه میدن
مزایای بازاریابی بازگشتی
4 مورد از مهمترین مزایایی که میتونید از طریق بازاریابی بازگشتی به دست بیارید عبارتند از:هزینهی کمتر
ارتباط طولانیمدت با خریدارها
بازگشت مشتریها
معرفی شدن به دیگران
فرض کنید شما یه سایت لباسفروشی پیدا میکنید و ازش خرید میکنید. چند هفته بعد، براتون پیامک میآد که تمام مشتریهای قبلی میتونند لباسهایی که جدید شارژ شده رو با 20 درصد تخفیف بخرند. تو این موقعیت شما به احتمال زیاد به اون سایت سر میزنید و چهبسا خریدی هم انجام بدید. با خرید برای بار دوم شما یکجورهایی مشتری وفادار اون فروشگاه هستید و احتمال اینکه اون فروشگاه رو به دوستان و آشنایانتون هم معرفی کنید بیشتر میشه.
چالشهای بازاریابی بازگشتی
اگر کسبوکارتون در شرایطی باشه که بتونید از ریتنشن مارکتینگ استفاده کنید، باید علاوهبر مزایا، از چالشهای توی مسیر هم باخبر باشید.بالا رفتن توقع مشتری
رقابت سر قیمت
ممکنه موقع راهاندازی کسبوکار فکر اینجا رو کرده باشید و ارزش پیشنهادی برند رو مشخص کرده باشید، ولی حتی اگه هنوز انجامش ندادید، هنوز هم دیر نشده!
جلب اعتماد و رضایت
درک نیازها و خواستههای مشتری
حالا که به استراتژیهای بازاریابی بازگشتی اشاره شد، بهتره تو بخش بعدی چند مدل موفق از این استراتژیها رو با هم مرور کنیم.
بهترین استراتژیهای بازاریابی بازگشتی
3 تا از پرکاربردترین استراتژیهایی که میتونید باهاش به مشتری حس خوب منتقل کنید، استفاده از ایمیل مارکتینگ، برنامههای وفاداری و برقراری ارتباط چندکانالهاس.ایمیل مارکتینگ
برنامههای وفاداری
برقراری ارتباط چندکاناله
استفاده از نرمافزار POS برای بازاریابی بازگشتی
شاید با خودتون فکر کنید که استفاده از استراتژیهای ریتنشن مارکتینگ به داشتن اطلاعات مختلف از مشتریها نیاز داره و جمع کردن تمام این دادهها گیجکننده خواهد بود. تا یه حدی درست فکر میکنید، اما راهکاری هم وجود داره.یکی از بهترین راه حلها، استفاده از نرمافزار مدیریت فروشگاه برای جمعآوری دادههای مشتریهاست. این نرمافزار میتونه طی گزارشهای مختلف بهتون بگه هر مشتری بیشتر چه نوع کالاهایی خریده و بیشتر تو چه بازههای زمانی خرید میکنه. با استفاده از تمام این اطلاعات میدونید کدوم مشتریها رو باید تو چه زمانی هدف بگیرید و استراتژیهاتون رو پیادهسازی کنید.